که ای کاش میتوانستم برگردم
به نفهمیدن.
+زندگی پشتورو»، تاینها لای، نشر آفرینگان
+ازسری بهترین کتابهای زندگیم
ف.ص:
حالا که این سطرها را میخوانم یادم نمیآید آرزو کرده باشم که به نفهمیدن برگردم، اما میدانم فهمیدن» چه رنج بزرگی با خودش به همراه دارد. وقتی بیشتر میفهمی یا بهتر بگویم، چیزهای بیشتری میفهمی، باید پروسهی سخت و رنجآور پوست انداختن و از نوشدن را به جان بخری، باید درد بکشی، اشک بریزی و بگذاری فهمیدن» آرام آرام در روحت جریان پیدا کند و اگر هم باعث شکافهای ریز و درشت میشود، امیدوار باشی که سرانجام از این شکافها، جوانههای سبز کوچک سر برمیآورند.
,فهمیدن» ,نفهمیدن ,آرام ,آرزو ,بریزی ,بریزی و ,و بگذاری ,اشک بریزی ,بکشی، اشک ,درد بکشی،
درباره این سایت